روزغم

باز درتاریخ شیعه روزغم تکرارشد/هشتم شوال هجری موسمی غمبارشد/دست اهریمن درآمد ازدل آل سعود/محوباظلم و جنایت آن همه آثارشد/بود درشهرمدینه یک بقیع و صدحرم/پیش چشمان زیادی ناگهان هموارشد/آل پاک مصطفی رااین مصیبت تا رسید/اشکها مانندزمزم دربرش ایثارشد/مرهم این دردوغمها مهدی صاحب زمان/دررکاب نائب او شیعه هم بیدارشد/

مادر عباس

دل شیعه کنون احساس دارد/غمی از مادر عباس دارد/وفات حضرت ام البنین است/شفاعت او نگر برناس دارد/ارادتمند بوده او به حیدر/همیشه پیروی بر یاس دارد/بود او ساده اندر زندگانی/به سر او چادرکرباس دارد/ز داغش حضرت عباس پرغم/که اشکی همچو صد الماس دارد/

سامان جهان

کاش این رنج وبلاها غم آخرباشد/مژده داده شده ازبرسرورباشد/برسدیوسف زهرا برسامان جهان/موعد یاری آن دین پیمبر باشد/عالمی خسته شده ازستم و ظلم عدو/فاتح کل جهان وارث حیدرباشد/درعراق و یمن و سوریه و مصر نگر/همه جا منتظر رویت اخترباشد/ازبرش گشته مهیابه جهان یک ایران/نائبش خامنه ای مرجع ورهبرباشد/کاش درفصل بهاری رخ او پیدابود/پسر فاطمه آن یوسف و دلبرباشد/

آخرصفر

جمعه آخرماه صفر و غم دارم/از بر آل نبی گریه و ماتم دارم/آمده کرببلا زینب و سجاد و زنان/اربعین باز ببین شورمحرم دارم/می رسدرحلت جانسوزنبی درعالم/از برحضرت او اشک فراهم دارم/دربقیع یادکنم از حسن وخون جگر/زبر غربت او گریه هردم دارم/میرسد آخراین ماه صفرداغ رضا/دیده تر بر اوچشمه زمزم دارم/تسلیت گوی ولایت شده ام با مهدی/اعتقادی به ظهورش که چه محکم دارم/

داغ محمد

غم و اندوه بی پایان شده اندرجهان حاصل/گرفته فاطمه اینک غمی از مصطفی در دل/رسیده فصل همدردی برای حیدر و زهرا/از این داغ محمد شد نگرغمنامه اش کامل/خروش اشک جاری کن که رحلت برنبی آمد/نگردریای ماتم ها ندارد بهر ما ساحل/محمد برترین خلق خدا در روزگاران بود/مصیبت نامه اش جاری به هرمجلس به هر محفل/بگو یک تسلیت اینک به مهدی صاحب غمها/شفای قلب پیغمبر بود آن حجت عادل/